۷ معیار امنیتی کلیدی (Security Metrics) برای امنیت سازمانی چه هستند؟

معیارهای امنیتی به اندازه‌گیری اثربخشی تلاش‌های امنیت سایبری کمک می‌کنند. معیارهای کلیدی را کشف کنید و ببینید چگونه به ارزیابی ریسک و تصمیم‌گیری‌های امنیتی هوشمندتر هدایت می‌کنند.

مرور کلی

معیارهای امنیتی به سازمان‌ها راهی برای اندازه‌گیری اثربخشی برنامه امنیت سایبری‌شان ارائه می‌دهند و به آن‌ها کمک می‌کنند تا زیرساخت دیجیتال و داده‌های حساس خود را ایمن نگه دارند. بیایید اهمیت اتخاذ رویکرد داده‌محور برای شناسایی ضعف‌های امنیتی، ارزیابی سطوح ریسک و بهبود تصمیم‌گیری را بررسی کنیم. سپس هفت معیار را بررسی می‌کنیم که می‌توانند به تیم‌های امنیتی کمک کنند تا وضعیت فعلی دفاع‌های امنیت سایبری خود را بهتر درک کنند، سرمایه‌گذاری‌ها را اولویت‌بندی کنند و مقاومت در برابر تهدیدهای در حال تحول سریع بسازند.

چرا معیارهای امنیتی را پیگیری کنیم؟

نظارت و کمی‌سازی شاخص‌های امنیتی کلیدی، سازمان‌ها را با اطلاعات ارزشمندی در مورد قدرت کلی برنامه امنیت سایبری، آسیب‌پذیری‌ها و نحوه استفاده از منابع برای حفاظت از زیرساخت دیجیتال و داده‌ها توانمند می‌سازد. در اینجا پنج راهی آورده شده است که پیگیری معیارهای امنیتی می‌تواند به سازمان‌ها در ساخت و حفظ دفاع‌های امنیت سایبری قوی و مقاوم کمک کند.

  1. ارزیابی عینی و نظارت بر عملکرد:
    پیگیری معیارهای مرتبط با تأثیر اقدامات امنیتی فعلی و عملکرد، دیدگاهی عینی از وضعیت برنامه امنیت سایبری یک کسب‌وکار ارائه می‌دهد. پیگیری پیشرفت به سمت نقاط عطف کلیدی، زمینه‌های قدرت و ضعف را برجسته می‌کند و به تصمیم‌گیرندگان کمک می‌کند تا زمینه‌هایی که نیاز به بهبود دارند را مشخص کنند و اثربخشی اقدامات امنیتی فعلی را ارزیابی کنند.
  2. مدیریت ریسک:
    معیارهای امنیتی به سازمان‌ها کمک می‌کنند تا ریسک‌ها را شناسایی و اولویت‌بندی کنند با کمی‌سازی احتمال و تأثیر هر تهدید بالقوه. این امر به آن‌ها اجازه می‌دهد تا تلاش‌ها و منابع خود را بر کاهش ریسک‌های مهم و رفع آسیب‌پذیری‌هایی که بیشترین آسیب بالقوه را ایجاد می‌کنند، متمرکز کنند.
  3. رعایت و گزارش‌دهی:
    بسیاری از کسب‌وکارها باید در چارچوب‌های نظارتی صنعت و دولت عمل کنند. این چارچوب‌ها اغلب از سازمان‌ها می‌خواهند استانداردهای امنیت سایبری خاصی را حفظ کنند و مستند کنند که چگونه شیوه‌های امنیتی‌شان آن‌ها را حفظ می‌کنند. یک مثال، نقاط عطف مرکز امنیت اینترنت (CIS) است که پایه‌ای برای سازمان‌ها برای حفاظت از سیستم‌ها و داده‌های IT خود در برابر حملات سایبری تعیین می‌کند. حسابرسان ممکن است بررسی کنند که یک شرکت چقدر به استانداردهایی مانند CIS پایبند است. پیگیری و گزارش‌دهی رعایت می‌تواند برای ارائه شواهدی استفاده شود که آن‌ها با استانداردهای پذیرفته‌شده مطابقت دارند.
  4. تخصیص منابع:
    پیگیری معیارهای امنیتی مرتبط از تصمیم‌گیری آگاهانه و تخصیص منابع پشتیبانی می‌کند. سازمان‌ها می‌توانند از این بینش‌ها برای شناسایی شکاف‌ها و تعیین جایی که سرمایه‌گذاری اضافی احتمالاً بیشترین سود را خواهد داشت، استفاده کنند.
  5. تعامل ذی‌نفعان:
    معیارهای امنیتی به متخصصان امنیتی راهی برای ارتباط با ذی‌نفعان با اصطلاحات ملموس و قابل فهم آسان ارائه می‌دهد. هنگام تعامل با مدیران ارشد، اعضای هیئت مدیره یا مشتریان، معیارها برای توضیح اهمیت ابتکارات امنیت سایبری، ترسیم پیشرفت، ایجاد اعتماد و تقویت مسئولیت‌پذیری مفید هستند.

۷ معیار امنیتی برای پیگیری در سراسر سازمان امنیتی

معیارهای امنیتی زیادی می‌توانند پیگیری شوند. نیازهای منحصربه‌فرد کسب‌وکار شما تعیین می‌کند که کدام‌ها را انتخاب کنید. علاوه بر این، تیم‌های امنیتی احتمالاً معیارهای خاص‌تری برای پیگیری دارند بسته به اهداف‌شان. در اینجا هفت نمونه از برخی از رایج‌ترین معیارهای پیگیری‌شده آورده شده است.

  1. میانگین زمان تشخیص (MTTD):
    هرچه یک نفوذگر بیشتر بدون تشخیص بماند، مدت بیشتری می‌تواند در شبکه عمل کند، دسترسی به داده‌های حساس‌تر یا سایر دارایی‌های کسب‌وکار به دست آورد یا حمله تشدید امتیاز را آغاز کند. میانگین زمان تشخیص، میانگین زمان بین وقوع یک حادثه امنیتی و تشخیص آن است. این معیار به تیم‌های تشخیص و پاسخ کمک می‌کند تا اثربخشی فرآیندهای مدیریت حادثه سازمان را ارزیابی کنند.
  2. میانگین زمان پاسخ (MTTR):
    تشخیص یک تهدید تنها بخش اول یک حادثه امنیت سایبری است؛ پاسخ به آن بخش دوم است. میانگین زمان پاسخ زمان لازم برای حل یک تهدید و بازگرداندن سیستم به شرایط عملیاتی کامل را اندازه‌گیری می‌کند. اندازه‌گیری زمان لازم برای حذف یک تهدید و بازپس‌گیری کنترل سیستم به خطر افتاده به تیم‌های تشخیص و پاسخ کمک می‌کند تا قدرت فرآیندهای استفاده‌شده برای عیب‌یابی و حل مسائل پس از شناسایی را ارزیابی کنند.
  3. تلاش‌های دسترسی غیرمجاز:
    تشخیص و پاسخ به نفوذ جزء جدایی‌ناپذیر چارچوب امنیت سایبری کلی هر کسب‌وکاری است. معیارهای امنیتی قابل پیگیری شامل تعداد تلاش‌های دسترسی غیرمجاز تشخیص‌یافته و مسدودشده، جایی که آن تلاش‌ها از کجا منشأ گرفته‌اند، و چقدر سریع رسیدگی شده‌اند، می‌شود. این معیارها می‌توانند به تیم‌های امنیتی کمک کنند تا فرآیندهای تحقیق و پاسخ خود را تنظیم کنند، جلوگیری از مثبت‌های کاذب، و نحوه همبستگی و تحلیل داده‌های امنیتی.
  4. تعداد حوادث امنیتی:
    پیگیری اینکه چند حادثه امنیتی در یک دوره زمانی خاص تشخیص و حل شده‌اند، می‌تواند داده‌های روند را در طول زمان ثبت کند. بررسی عمیق‌تر برای شناسایی تعداد هر نوع حادثه، تأثیر آن‌ها بر کسب‌وکار، و نحوه مدیریت پاسخ‌هایی مانند بازیابی داده، جزئیاتی را آشکار می‌کند که می‌تواند به تیم‌های امنیتی در بهبود فرآیندهای تشخیص و پاسخ کمک کند.
  5. میانگین هزینه به ازای هر حادثه امنیتی:
    پاسخ به و حل یک نقض هزینه‌بر است. اندازه‌گیری میانگین هزینه به ازای هر حادثه امنیتی باید تا حد ممکن جامع باشد و شامل هزینه‌هایی مانند زمان لازم برای تحقیق و حل حادثه، از دست رفتن بهره‌وری کارکنان، ضررهای تولیدی و سایر هزینه‌های مرتبط باشد. کمی‌سازی میانگین هزینه به ازای هر حادثه می‌تواند به تصمیم‌گیری‌های آگاهانه‌تر در مورد تخصیص منابع مرتبط با امنیت منجر شود.
  6. سطوح آمادگی امنیتی فروشندگان:
    فروشندگانی با کنترل‌های امنیتی ناکافی می‌توانند نقطه دسترسی برای نفوذگران به سیستم‌های حیاتی فراهم کنند. یک حادثه امنیتی با یک فروشنده می‌تواند به سرعت گسترش یابد، بنابراین نظارت فعال بر سطح قرارگیری در معرض ریسک‌های مرتبط با فروشنده ضروری است. پیگیری معیارهای امنیتی مانند رتبه‌بندی‌های امنیتی فروشندگان، گزارش‌های مرکز عملیات امنیتی (SOC)، و سایر مستندات امنیتی می‌تواند به تیم‌ها کمک کند تا سطح ریسک هر فروشنده را بهتر درک و کمی‌سازی کنند.
  7. درصد کارکنان که آموزش امنیتی را تکمیل می‌کنند:
    کارکنان می‌توانند آسیب‌پذیری امنیتی بالقوه قابل توجهی باشند. پاسخ به یک ایمیل فیشینگ می‌تواند اعتبار کاربری یک کارمند را به خطر بیندازد. یک کارمند ناراضی با امتیاز بالا می‌تواند فایل‌ها را حذف کند یا داده‌های حساس را استخراج کند. این‌ها تنها دو مثال هستند. با ارائه دستورالعمل به کارکنان در مورد نحوه تشخیص تهدیدها و پاسخ به آن‌ها، تیم‌های رعایت امنیتی می‌توانند تعامل آموزش کارکنان را بهتر نظارت کنند تا قرارگیری در معرض این نوع تهدیدها را کاهش دهند.
تفاوت قیمت‌گذاری مبتنی بر مصرف در مقابل قیمت‌گذاری مبتنی بر استفاده چیست؟
امنیت در سطح ردیف (RLS) چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید

سبد خرید
علاقه‌مندی‌ها
مشاهدات اخیر
دسته بندی ها